سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

کوهنوردی
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:1بازدید دیروز:8تعداد کل بازدید:24585

گروه اتک :: 88/1/24::  10:51 عصر

قله دماوند مسیر جنوبی

 

 

 

گروه کوهنوردی اتک شهرستان درگز

( در تابستان سال 1387 وقتی برای اولین بار قله زیبای دماوند را صعود کردم فهمیدم که خداوند چه نعمتی عطا کرده که ما به خوبی از آن استفاده نمی کنیم و چه قدر من دیر اقدام به این صعود کردم صعودی که با همراهی یکی از بچه های گروه صورت گرفت)

روز اول : یکشنبه 25/5/85

پس از هماهنگی های یک ماهه و جمع آوری اطلاعات از مسیر صعود به همراه هم نورد خوبم ‌آقای پیمان احمدی ساعت 10:30 شب با اتومبیل شخصی درگز را به مقصد رینه ترک کردیم و راهی جاده هراز شهر رینه شدیم . (شهری بسیار زیبا که در ارتفاع 2000 متری در منطقه لاریجان استان مازندران شهرستان امل واقع است . )

روز دوم 25/5/87

بعد از یک مسافرت طولانی 16 ساعته ساعت 30/4 بعدازظهر روز دوشنبه به شهر رینه رسیدیم . قرارگاه رینه مکان مناسبی برای مشتاقان قله دماوند در مسیر جنوبی است همان روز با استراحت و شام مختصر خوابی راحت را در قرارگاه رینه داشتیم .

روز سوم 29/5/87

ساعت 6 صبح بعد از خوردن یک صبحانه ی مفصل با اتومبیل شخصی راهی گوسفند سرا اولین کمپ قله دماوند در مسیر جنوب شدیم بعد از حدود 40 دقیقه که همراه بود با مسیری سخت و پرشیب به گوسفند سرا رسیدیم این جاده تا دو راهی پلور به گوسفند سرا آسفالت و 7 کیلومتر آن خاکی می باشد .

گوسفند سرا آخرین نقطه ایی از این مسیر می باشد که می توان با اتومبیل رفت . در این محل بعد از بستن کوله های مان ساعت 8:30 به طرف بارگاه سوم ( جانپناه مسیر جنوبی ) حرکت نمودیم هوا در این محل کاملاً آفتابی و گرم بود .

قله دماوند کاملاً پیش روی ما با برف خیلی کم که به صورت لکه های کوچک دیده می شد خودنمایی می کرد . در طول مسیر با دو کوهنورد خارجی که از کشور بلاروس آمده بودند هم مسیر شدیم که همراهان خوبی برای ما شدند بعد از حدود 3 ساعت طی مسیر در ارتفاع 3180 متری هوا بتدریج سرد و کاملاً ابری شد طولی نکشید که بارش تگرگ شروع و به تدریج تبدیل به دانه های برف شد که کاملاً باعث تعجب ما شد دو همنورد خارجی ما با عوض کردن لباس ها برتری خودشان را به ما نشان دادند ساعت 2:30 در یک هوای سرد و کاملاً زمستانی به بارگاه سوم در ارتفاع 4300 متری رسیدیم . متاسفانه با اینکه چادر داشتیم اما به علت نیاوردن پوش دوم آن مجبور شدیم داخل پناهگاه که خیلی شلو غ بود شب را بگذرانیم آثار ارتفاع زدگی کاملاً در چهره مان مشهود بود برای هم هوایی بعد از یک استراحت اندک به سمت بالا حرکت کردیم و دوباره به پناهگاه برگشتیم و  شبی سخت را در جانپناه شلوغ و سرد گذراندیم .

روز چهارم : به علت هوای سرد و باد شدید مجبور شدیم ساعت حرکت را به طرف قله تغییر داده و در نهایت ساعت 7:30 به طرف قله حرکت کردیم . هوا آفتابی ولی سرد بود شب گذشته حدود 30 سانتیمتر برف روی زمین نشسته بود که هر چه بالاتر می رفتیم به میزان آن اضافه می شد . ساعت 30/12 دقیقه به آبشار یخی رسیدیم که کاملاً دیدنی و زیبا بود این محلی است که خیلی از افرادی که قصد صعود قله را دارند از این محل به علت شرایط سخت بر می گردند . ما به راه خودمان ادامه می دهیم ارتفاع زدگی کاملاً مشهود و حرکت ما را تحت تاثیر خود قرار می دهد .  nlh,kn2

ساعت 3 بعدازظهر در منطقه تپه های گوگردی بودیم عبور از این منطقه

سخت و نفس گیر می باشد درنهایت بعد از یک مبارزه سخت بعدازظهر ساعت 4:30 به قله می رسیم همه خستگی مسیر در این نقطه از تن بیرون می رود . چند تا عکس یادگاری می گیریم . لازم به ذکر است که ما در قله با یک کوهنوردی که حدود 20 روز بود که در کاسه قله چادر زده بود و روزه سکوت گرفته بود آشنا شدیم که باعث تعجب بود . بلافاصله به طرف پایین حرکت کردیم ساعت 18:30  به بارگاه سوم رسیدیم پناهگاه خیلی شلوغ و غیر قابل تحمل بود بنابراین تصمیم گرفتیم با این حال که خیلی خسته بودیم به طرف پایین حرکت کنیم . کوله ها را بستیم و دوباره به سمت پایین راه افتادیم ساعت 30/12 به گوسفند سرا رسیدیم کاملاً خسته اما خوشحال بودیم  بلافاصله به طرف رینه حرکت کردیم .

روز پنجم :

این پایان صعود نبود چون من مجبور شدم به علت جا گذاشتن اجاق گاز در بارگاه سوم ساعت 6 صبح دوباره به طرف گوسفند سرا حرکت کنم تنبیه کاملاً سختی بود عصر همان روز ساعت 5 بعدازظهر بعد از یک رفت و برگشت به بارگاه سوم به رینه برگشتم . بلافاصله اقدام به حرکت به طرف شهرستان درگز  را کردیم .

روز ششم : ( 30/5/87 ) بعد از یک سفر خوب و موفقیت آ میز به کانون گرم خانواده برگشتیم .

همنوردان گروه : علی نیکبخت ، پیمان احمدی



لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

24585

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
کوهنوردی
::اشتراک::